فیلمهای سینمایی شبیه سریالهای ترکیهای شده است/با جلفبازی مردم را میخندانند
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۷۰۴۰۲
بازیگر فیلم بوسیدن روی ماه گفت: اعتقاد دارم که ما به سینما نمیرویم که صرفاً بخندیم چون اگر فقط قصد خندیدن باشد که راههای دیگری هم هست. خندیدن به هر قیمتی اصلاً اتفاق خوبی نیست.
شیرین یزدانبخش بازیگر سینما و تلویزیون که به تازگی بازی در فیلم سینمایی جاده قدیم را پشت سر گذاشته در گفتوگو با میزان، درباره حضور خود در عرصه بازیگری طی سال جاری گفت: در حال حاضر مشغول کار خاصی نیستم و تنها بازی در جاده قدیم را پشت سر گذاشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با وجود حضور پررنگ در عرصه سینما و تلویزیون خود را همچنان کارمند دانست و افزود: درست است که من در چندین فیلم بازی کردم اما همچنان همان کارمند بازنشسته هستم که اوقات فراغت خود را با فیلم و تئاتر پر میکنم. من هیچوقت یادم نمیرود که، که بوده ام و از کجا آمدهام و حالا چند بازی در سینما چیزی را در شخصیتم عوض نمیکند.
بازیگر فیلم بوسیدن روی ماه در همین راستا ادامه داد: من از همین مردم هستم و همواره سعی میکنم بین مردم باشم. به خرید میروم، اتوبوس سوار میشوم و از این کارها واهمهای ندارم. این باعث شده تا به مردم نزدیکتر باشم و هیچ وقت اگر کسی بخواهد با من عکس بی اندازد و یا اینکه حرف بزند ناراحت نمیشوم. بعضی میگویند این اتفاق گاهی تجاوز به حریم خصوصی است اما من با تمام مردم گفتوگو میکنم و به هیچ وجه این اتفاق را بد نمیدانم.
وی با اشاره به پیگیری و تماشای سینمای ایران تصریح کرد: من همیشه فیلم و تئاتر میبینم و متاسفانه باید بگویم که سینمای امروز سینمای مورد سلیقه من نیست. در برخی از این آثار کمدی موضوعاتی هستند که به شخصه دوست ندارم و البته شاید بقیه دوست داشته باشند.
بازیگر فیلم آبجی ادامه داد: اعتقاد دارم که ما به سینما نمیرویم که صرفاً بخندیم چون اگر فقط قصد خندیدن باشد که راههای دیگری هم هست. خندیدن به هر قیمتی اصلاً اتفاق خوبی نیست. من دوست دارم بعد از دیدن یک فیلم کمی فکر کنم و ببینم چرا این داستان موجود در فیلم مطرح شد.
یزدانبخش سینمای کمدی حال حاضر را جلف خواند و خاطرنشان کرد: این فیلمها کاملاً ضعیف هستند و مخاطب به محض خروج از سالن اسم آنها را هم فراموش میکند. آثاری این چنینی فقط میخواهند به هر طریقی مخاطب را بخندادند و به جز این هیچ چیزی برایشان مهم نیست. بسیاری از این آثار مرا یاد سریالهای بی کیفیت ترکیهای میاندازد زیرا سرشار از اتفاقات جلف هستند. از نظر من کاری که با جلفبازی مردم را بخنداند کار قشنگی نکرده است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۷۰۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خود را بدهکار خاک و مردم کشورم میدانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلمهای کیمیایی است
ستار اورکی آهنگساز مطرح سینمای ایران به موزه سینما گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
وی بابیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم.
اورکی بیان داشت: در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطر نشان کرد: یادم میآید من و زنده یاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثرگذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است.
اورکی در پایان بیان داشت: برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر